يهود در اندلس و اینکه کفر در برابر اسلام ملت واحدی است (230)
(برگرفته از کتاب ارزشمند « روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم»)
به قلم : استاد ابوحمزه المهاجر هورامی
بسم الله و الحمد لله
اما بعد :
رويكرد دولت روم در برابر يهود دشمنانه و همراه با اعمال فشار و بىرحمى بود. كليساى نصرانی ، اين نفرت را از امپراتورى روم به ارث برد. در قرنهاى نخستين تاريخ نصرانیت ، هنوز جنايتهاى يهود به مسيح و يارانش، در برابر چشم همهى نصرانیها مجسم بود. ازاينرو، نصرانیها براى انتقامگيرى، حريصانه در تعقيب يهوديان برآمدند.
البته در شرق، اين جستوجو كمرنگ بود، ولى در غرب، كليساى رم بر تعقيب و آواره كردن يهوديان همت گمارد. در نتيجه يهوديان به اسپانيا، شمال آفريقا و شهرهاى شرقى كه كليساى نصرانی در آن جا نفوذ كمى داشت، گريختند.
با قدرت يافتن روحانيون نصرانی در عصر ريكاردو، انجمنهاى "تولدو " سختگيرى به يهوديان را آغاز كردند. سومين انجمن تولدو بيانيهاى مبنى بر ضرورت غسل تعميد فرزندانى كه از زوجهاى يهودى ـ نصرانی متولد مىشوند، صادر كرد و سپس نصرانیها آنان را ميان نصرانی شدن يا ترك اسپانيا آزاد گذاشت. در نتيجه بسيارى از يهوديان به ناچار كشور را ترك كردند و گروهى نيز به پذيرفتن نصرانیت تظاهر كردند كه آنان را "يهوديانِ در پرده " [1] مىنامند. گوتها كه از آزار اين عده به تنگ آمده بودند، ضمن دستوردوبارهى غسل تعميد براى آنان، انجام دادن مراسم دينى يهوديان را ممنوع كردند و يك چهارم دارايىهاى كسانى را كه بر يهوديت باقى مانده بودند، مصادره كردند. سرانجام فشار بر آنان به قدرى شد كه همگى به عنوان برده در ميان نصرانیها توزيع گرديدند و حتى آزاد كردن آنها به دست نصرانیها ممنوع اعلام شد. با اين اوضاع، يهوديان در پىِ آرامشى نسبى بودند.[2]هنگامى كه شهرهاى اسلامى را در آن سوى تنگه، امن و آرام ديدند، بسيارى از آنان براى رهايى از روزگار سياهى كه داشتند، از اسپانيا فرار كرده و به آستان مسلمانان در آفريقا پناهنده شدند.[3]
حملهى مسلمانان به اندلس و تشكيل حكومت مسلمانان در آن جا، فرصتى به يهوديان داد تا نفس راحتى كشيده و در انجام مراسمهاى دينىشان آزاد باشند. به گونهاى كه با تسامح و آسانگيرى مطلق از سوى عربهاى مسلمان روبهرو شدند. آنان در حكومت مسلمانان براى خود معبد داشتند و روحانيانشان آزادانه مراسمهاى دينى خود را انجام مىدادند.
در دورههاى اسلامى، از فشار و ستم به يهوديان خبرى نبود. البته از آغاز قرن يازدهم، يعنى پس از
سقوط خلافت و گسترش تفرقه و رواج هرج و مرج در اينباره خبرهايى نقل شده است. اندلس در سراسر قرون وسطى، بهشت يهوديان بود. در آن زمان بعضى از آنها به مقام وزارت رسيدند. اندلس به صورت پناهگاه يهوديان درآمد و حتى نهضت زبان و ادبيات "عبرى " در ميان مسلمانان و زير نظر آنان در اسپانيا به وجود آمد و رشد كرد. همانگونه كه نصرانیها براى خود قوانينى داشتند، يهوديان نيز قانون و قاضىهاى ويژه داشتند. دستگاه ادارى مسلمانان در كارهاى آنها دخالت نمىكرد و حتى يهوديان حق داشتند احكام و كيفرهايى را كه دادگاههايشان صادر مىكرد، اجرا كنند.
رابطهى ميان مسلمانان و يهوديان رابطهاى به دور از هر قيد و بندى بود، به گونهاى كه يهوديان به سرعت با جامعهى مسلمانان درآميختند و زبانشان عربى شد. حتى ظاهر و پوشش مسلمانان را به خود گرفتندو به مرور جمعيتهاى فراوانى از آنها اسلام را پذيرفتند.
با اين همه بزرگوارى مسلمانان به يهوديان، سرانجام وقتى نبرد ميان مسلمانان و نصرانیها بر سرنوشت اسپانيا آغاز شد، يهوديان خائن و بىوفا در كنار مبارزان نصرانی قرار گرفتند. در مقابل مسيحيان اسپانيا، اين خوش خدمتى يهوديان را به گونهى ديگرى پاسخ دادند؛ زيرا همين كه اوضاع به نفع آنها شد، پيش از آزار مسلمانان، به تعقيب و آزار يهوديان پرداختند و چنان بر آنان سخت گرفتند كه سرانجام، ريشهى آنها را از سرزمينى كه بارها بدان خيانت كرده بودند، بركندند. در نتيجه يهوديانى كه فرار كرده بودند، به مغرب و نواحى اطراف درياى مديترانه پناه بردند.[4]
[2] حسين مونس ، سپيده دم اندلس،برگردان ﺣﻣﯾدرﺿﺎ ﺷﯾﺧﯽ، ﻣﺷﮭد، ﺑﻧﯾﺎد ﭘژوھش ھﺎى اﺳﻼﻣﯽ آﺳﺗﺎن ﻗدس رﺿوى،1377، صص 491 و 492.
[3] محمدابراهيم آيتى ، پیشین،ص 8
[4] حسين مونس ،سپيدهدم اندلس، صص 493 ـ 497.
+ نوشته شده در پنجشنبه دوم شهریور ۱۳۹۶ساعت 19:6 توسط روشنگر |
روشنگران...
ما را در سایت روشنگران دنبال می کنید
برچسب : يهود,اندلس,اینکه,برابر,اسلام,واحدی, نویسنده : rawshangarana بازدید : 209 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 15:07