سناريو و بحران هويتي سرگشتگان جدا شده از دولت و حکومت اسلامی (1) (375)

ساخت وبلاگ

 

سناريو و بحران هويتي  سرگشتگان جدا شده از دولت و حکومت اسلامی (1)  (375)

 

 

(برگرفته از کتاب ارزشمند « روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم»)

به قلم : استاد مجاهد ابوحمزه المهاجر هورامی

 

بسم الله  و الحمد لله

اما بعد :

گفتمان هاي خاله زنكي مطرح شده توسط ملاهاي ترسو و وراج جداشده، با کارنامه ای چند ساله، در قالب نقد برجريان مبارزين آزادي خواه شريعت گرا و دولت و حکومت اسلامی آن، و هشدار جريان مجاهدين شريعت گرا از غوغاسالاري و عوام فريبي اين دسته از موجوداتي كه در تصفيه خانه  و آزمايشگاه جهاد عنصر فاسد تشخيص داده شده و دور ريخته شده و در تلاشند در راستاي منافع دشمنان دولت و حکومت اسلامی ما تئوری بافی جهادي انجام دهند، واقعيت حركتي دسته و طبقه اي  سابقه دار خاص  تاريخي را در برابر ما قرار مي دهد كه نياز به تامل دارد .

تامل در اين زمينه باعث مي گردد که از پس ظاهر و ادعاهای شبهه انگيز غوغاسالاران عوام فريب و مستقل از خواست و نیت آنها  ، هدف و مضمون واقعی گفتارها  و مواضعشان  آشکارشود و صریح و روشن  در برابر همگان قرارگیرد. 

 با آنكه اين دسته از عناصر مريض و فاسد سابقه اي طولاني در طول تاريخ دارند ،  اما برخوردها و موضعگيريهاي اخير آنها در پناه اشغالگران و نوکران محلی آنها  و برابر جريان مجاهدين آزاديخواه شريعت گرا فرصت مناسبي را در اختيار ما قرار داده است تا به واسطه ي آن، نگاهي به سير حركت اين بيماران واگير دار بياندازيم و زمينه هاي عقيدتي و اجتماعي شكل گيري اين موجودات ، مشتركات و تفاوتهاي آنها با مشابهين شان و دليل موضع گيريهايي كه در برابر جريان مجاهدين شريعت گرا و دولت و حکومت اسلامی
از خود بروز مي دهند را توضيح دهيم .

 

  • ·       خواست مسلمين در نتيجه ي دستاوردهاي نبرد ميان جريان مجاهدين شريعت گرا و رفرميستهاي التقاطي  و دين فروشان خائن و حكومتهاي ظالم

جريان پيامبران عليهم السلام الصلوة و جنبشهاي همسو با آنها ، و چشم اندازهايي كه مجريان قانون شريعت الله در طول تاريخ به وجود آورده اند ، بدون پرداختن به نبرد ميان جريان مجاهدين شريعت گرا و رفرميستهاي التقاطي  و دين فروشان خائن و حكومتهاي ظالم در یک سطح عمیق و پایه ای قابل توضیح و تبیین نخواهد بود.

در همين ابتداي امر اجازه دهيد كه مسئله ي دين فروشان خائن ، علماي سوء و حكومتهاي فاسد و ظالمي كه اينها به خدمت خود در آورده اند را - به دليل پرداختن به آنها در بحثهاي مختلف گذشته -  كنار نهاده  و مستقيماً به سراغ كالبد شكافي دسته هايي ديگر از احزاب و گروههايي برويم كه در قالب رفرميسم التقاطي و يا جهاد و مبارزات مسلحانه ی آلوده ، به صورت عملي در مسير اهداف همان دين فروشان خائن و حكومتهاي ظالم  و دست نشانده ي محلي و اشغالگران سكولار – صهیونی خارجي قرار گرفته اند .

اهمیت شکست گروههاي رفرميست التقاطي در عصر حاضر ، صرفا در بازي خوردن گروههاي مشابه اخوان الشياطين [1]و رسوا شدن و بیرون رانده شدن جبهه به اصطلاح اسلامي الجزائر ، برهان الدين رباني، حماس، مورسي ومشابهين  از حکومت سكولاريستهاي مرتد محلي ، پایان خط ذلت، انحراف آشكار خواست مسلمين و استحاله در قالب شعارهاي دروغين و فريبنده ي وسطي و ميانه روي نبود ؛ بلكه گروههاي رفرميست التقاطي - كه به روز شده ي جريانات مخرب تاريخي چون خادمين اشغالگران صليبي در اندلس و سكولاريستهاي مغول مي باشند-در يك نبرد معين و بين دو جريان كاملاً متفاوت با مسيرهاي مختلف و در برابر شريعت گرايان آزاديخواهي شكست خوردند، كه اين شريعت گرايان بدون كوچك ترين سازشي خواهان تطبيق قانون شريعت الله و اخراج سكولاريستهاي اشغالگر خارجي و مرتدين محلي از سرزمينهاي مسلمان نشين بوده اند .

گروههاي رفرميست التقاطي به روز شده، در چند دهه ي گذشته ودر كنار اشغالگران سكولار خارجي و حكومتهاي دست نشانده ي محلي و به موازات جهاد شريعت گرايان تلاش نموده اند كه فضای فکری اپوزیسیون تصنعي وگفتمان و فرهنگ اعتراضی هدايت شده و سازماندهي شده توسط سرويسهاي امنيتي ظالمين را در جامعه تعیین نمايند .

گروههاي رفرميست التقاطي بهروزشدهبا استفاده از زبان گفتمان سكولاريستي حاكم بر روشنفكرنمايان ، متدهاي تبليغاتي روز دنيا، شعر، سرود، نمایشنامه، نشر روزنامه، كانالهاي ماهواره اي و شبكه هاي تلويزيوني محلي، نقد غربزدگی و وابستگی و حتي اعتراضات سازماندهي شده به جنايات اشغالگران خارجي و دیکتاتوری حكومتهاي دست نشانده به عنوان سمبل این وابستگی و غیره، بارها  و بارها افكار عمومي مسلمين و انرژي مبارزاتي آزاديخواهان و اصلاح طلبان خواهان تطبيق شريعت الله در جامعه را بدنبال خود کشیدند، به شکستشان کشانیدند و  بجز بیحقوقی و محرومیت بیشتر چیزی نصیبشان نکردند.

این گروههاي رفرميست التقاطي به روز شده  هر گاه لازم شده توسط سكولاريستهاي جهاني و منافقين و مرتدين محلي ،‌جهت  حفظ اهداف و منافع دشمنان قانون شريعت الله و انحراف و سركوب خواستهاي شريعت گرايانه ي مسلمين ، به قدرت راه یافته اند  و از بازيگري در نقش  اپوزیسیون  به پرچمدار«حكومت خودي »  با شعار اصلاحات تدريجي تغيير وضعيت داده اند ، تا براي چندمين بار اين فرصت را به دشمنان قانون شريعت بدهند كه  بختشان را -این بار در حمایت از دولت خودی - در حفظ کل نظام جاهلي ،  و به دنبال خود کشیدن مردم و وجه المصالحه قرار دادن مبارزات و اعتراضات آنان ، جدا نمودن آنها از مجاهدين شريعت گرا و مسلح نمودن آنها در برابر اين مجاهدين بیازماید. اما  اين گروههاي رفرميست التقاطي به روز شده، در این آزمایش، بر خلاف دوره های گذشته، نه از حکومتهاي سكولار سوسياليستي و ليبرال محلي بلکه از مجاهدين شريعت گرا شکست سختی خوردند.

مسلمين بيدار و جريان بيداري اسلامي كه روشنفكران بنيادگرا و مسلح آن را نمايندگي مي كنند با ورود اشغالگران سكولار جهاني به سرزمينهاي مسلمان نشين و رو شدن خيانتهاي نابخشودني منافقين و سكولاريستهاي مرتد محلي ، نقش تعيين كننده اي در جامعه ي عصر رسانه اي مسلمين به دست آوردند ، و به صورت تدريجي ، وضع موجود و خواست مسلمين ، آنها را به سمت كسب قدرت حكومتي و خاتمه دادن به خيانتهاي حكومتهاي دست نشانده و دين فروشان مزدور و منافقين محلي كشاند .

البته اين روند در دوره آزمايشات فاجعه آميز چند دهه ي گذشته ي اخوان الشياطين ودر قدرت قرار گرفتن فاجعه انگيز آنان و صدمات وارد شده بر مسلمين، سرعت بيشتري به خود گرفته است  . به همين دليل معادلات سياسي  و اصول كفر به طاغوت و ولاء و براء و ميل به تطبيق قانون شريعت الله ، كه در جريان مجاهدين شريعت گرا تبلور پيدا كرده است ، باعث گرديد رابطه ميان مسلمين با احزاب فرصت طلب و منحرف به ظاهر اسلامگرا و جريان مجاهدين شريعت گرا اساساً متحول گردد  و همين امر موجب آن شد كه زمين زير پاي اشغالگران سكولار خارجي و منافقين و مرتدين محلي داغ شود .

در چنين وضعيتي اشغالگران سكولار خارجي به همراه دست نشاندگان و منافقين محلي تلاش نمودند كه يكبار ديگر گروههاي رفرميست التقاطي به روز شده را در كنار تفاله هاي دور ريخته شده توسط آزمايشگاه جهاد ، در لباس اپوزيسيوني تصنعي به ميدان بكشانند ؛ تا با بازيگري در سناريوي تكراري آنان كل سيستم جاهليت در حال انقراض را از خطر برهانند .

اين بار مسأله داير نمودن چند مركز فرهنگي ، انجمنهاي خيريه يا حجاب خانمها و يا دعوا بر سر تقسيم كرسي، وزراء  و اموال مسلمين نيست ؛ بلكه مسأله مستقيماً موجوديت و بقاي منافقين محلي ، حكومت دست نشاندهي فعلي و تامين منافع كفار اشغالگر خارجي و ممانعت از تطبيق قانون شريعت الله و تقابل دو منهج آشكار و واضح، يكي  بيرون راندن اشغالگران سكولارخارجي و نوكراني دست نشانده آنها از طريق مبارزات مسلحانه وتطبيق قانون شريعت الله بدون كوچكترين مداهنه و سازشي و ديگري توهمات اصلاح طلبي در قالب سيستم و قانون ديكتاتوري سكولاريستي آنهم تحت نظارت سكولاريستهاي اشغالگر خارجي و مرتدين محلي  و محافظت از حكومت و وضع موجود است .

در اين نبرد آشكار، به نمايندگي از اشغالگران سكولار خارجي و دست نشاندگان محلي آنها ،  گروههاي رفرميست التقاطي به روز شده  در قالب اخوان الشياطين و سلفي هاي مدخلي آل سعود و پس مانده هاي دين فروش سنتي و تفاله هاي آزمايشگاه جهاد، به عنوان بخشي از ارتش جنگ رواني اشغالگران خارجي و مرتدين محلي،‌ در برابر جريان آزاديخواهان شريعت گراي مسلح فرقه ي ناجيه قرار گرفتند .

نتيجه اين نبرد  شكست فاحش اين گردانهاي جنگ رواني دشمن و پيروزي مسلمين بوده است . پيروزي به اين معني كه با آنكه در بخشهايي از سرزمينهاي مسلمان نشين اين نيروها به همراه اربابانشان به كلي جارو شدند و قانون شريعت الله حاكم گرديد ،  مسلمين به صورت عموم  و بسياري از فريب خورده هايي كه به دنبال اين گردانهاي جنگ رواني دشمن صف كشيده بودند ، در انتهاي هر نبرد و رويدادي ،  به همان نتايج و شناختي رسيدند كه جريان مجاهدين شريعت گراي مسلح فرقه ي ناجيه در همان ابتداي امر در برابر جامعه قرار داده بود .

نتايجي چون اينكه : اين گردانهاي جنگ رواني و ستون پنجم دشمن در ميان مسلمين اهل اصلاحاتي نيستند كه منافع  اربابان آنها را به نفع مسلمين در معرض خطر قرار دهند، و هدف و كاركرد اصلي آنها، حفظ سيستم حاكميت دست نشانده و جدا نمودن مردم از دلسوزان آزاديخواه شريعت گرا و تسليم نمودن مردم در راستاي اهداف دشمنان مردم بوده و اصلاحات مورد ادعاي آنها سرابي بيش نيست و به جايي نمي رسد  . اين تجربه ي تكراري و  آگاهي ملموس ،  باعث گرديد كه مسلمين از گردانهاي جنگ رواني و ستون پنجم دشمن در ميان مسلمينعبور نموده و به منهج فرقه ي ناجيه بپيوندد . .

البته اين هم تنها و حتي مهمترین دستاورد مسلمين نبوده است ،  بلكه مسلمين همگام با عبور از اين بازدارنده ها از جريان فكري آلوده اي عبور كرد كه از التقاط مرجئه ها ، معتزله و خوارج شكل گرفته و در تمام طول تاريخ چند قرن اخير سرزمينهاي مسلمان نشين به عنوان يك مخدر و يا اپوزيسيون مخالف حكومتهاي ظالم، فرهنگ غالب بر جامعه ي مسلمين  را شكل مي داد . اين يك پيروزي تاريخي براي مجاهدين شريعت گرا و اكثريت قاطع مسلمين دردمند و ستمديده اي مي باشد كه در هر تحول و دگرگوني اجتماعي  ، حكومتهاي ظالم و دين فروشان فاسد  اميدهايشان را بر باد داده بودند .

آنچه به طور مشخص در دهه هاي گذشته جو و فرهنگ عقيدتي رسمي و اپوزيسيون اعتراضي غالب را شكل مي داد :

-        اعتراض به كمبودها و وابستگي و اشغالگري و حمايت از هم وطن ، همزبان  ، و در پاره اي موارد دفاع ازساير مسلمين ،  به شرط آنكه ايني كه مورد اعتراض قرار مي گيرد ارباب خودشان يا ارباب اربابشان نباشد

-        دفاع از قانون شريعت و سازماندهي آزاديهاي فردي به شرط آنكه  اصول قانون جاهلي مورد پذيرش اشغالگران سكولار خارجي مراعات شده باشد

-         دفاع از آزاديخواهان شريعت گراي در بند و تبعيد شده و درحال اعدام به شرط آنكه بر عليه قانون اساسي سكولاريستي حاكمه و يا حكومتهاي دست نشانده اقدام منفي انجام نداده باشد

-        و...

حالا تصور كنيد كه دوره اي فرامي رسد كه مسلمين آزادانه تمام اين اگر و بايد هاي كپك زده ي فاسد را كنار زده و اگر و بايد هاي قانون شريعت الله كه تامين كننده ي واقعي امنيت و رفاه براي همگان است جايگزين مي گردد .

در اين مرحله ي جديد ، قانون شريعت الله است كه معيارعمل و خواسته ها مي گردد . بي جهت نيست كه كفار اشغالگر خارجي و تمام منافقين ، دين فروشان و مرتدين محلي بر عليه  این مرحله ي جديد  با همديگر متحد شده اند .  اين شرايطي كه باعث اتحاد تمام منافقين ، كفار و مرتدين گشته است را اجراي قانون شريعت الله و پافشاري مسلمين بر اجراي چنين قانوني و سازش ناپذير بودن مجاهدين شريعت گرا به بار آورده است كه حاضر نيستند بر سر اجرايي شدن قانون شريعت الله در جامعه با هيچ كسي وارد معامله گردند .

پس اين شرايط، با آنكه تبعيت ازاستراتژي هاي قانون نازل شده از آسمان است ،  اما مانند باران بر مسلمين نازل نشده است ؛ بلكه طبق اصل «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» خود مسلمين اسباب تحقق آن را ايجاد كرده اند . امروزه با مراجعه به تمام رسانه ها ي ماهواره اي،  اينترنتي، روزنامه اي، فضاهای مجازی و حتي محافل كوچك دانشگاهي و دوستانه و خانوادگي مي توان به اين مهم دست يافت كه بدنه ي اين جريان و جنبش در عمق جامعه ي مسلمين و حتي ساير جوامع بشري ريشه دوانيده است .

امروزه شاهديم كه گفتمان به اصطلاح صلح آميز و ميانه روانه و غير مسلحانه ي اخوان الشياطين و سلفي هاي مدخلي هم از سكه افتاده و اين جريانات مخرب عملاً در ارتش كفار اشغالگر خارجي و مرتدين محلي جا خوش كرده اند و اين ميانه روي و غير مسلحانه بودن آنها تنها در برابر دشمنان قانون شريعت الله بوده و تا سر استخوان در برابر مسلمين شريعت گرا تندرو و مخلصانه در خدمت دشمنان مسلحانه ي آنها هستند، به همين دليل  بازارشعارهاي رياكارانه ي  چندش آورشان نيز بي رونق شده است .

ما بوديم، كه  با توكل بر الله، زمينه را فراهم نموديم  تا اينچنين خيانت آشكار و اهداف ضد اسلامي آنها شفافانه در اختيار عموم مسلمين قرار گيرد . پس، اين هم، پيروزي جريان مسلمين شريعت گرا است ؛ تا با اتكاء بر آن، به پيشروي خود ادامه داده و اينگونه افشاگريهاي غير قابل انكار را به پيروزي جنگ ميان جبهه ي اسلام و جبهه ي جاهليت تبديل كنيم .

اما اين شكست آشكار و انزواي موزيانه ي دشمنان سکولار- صهیونی اشغالگر خارجي و منافقين و مرتدين محلي به معني از ميدان خارج شدن و حذف سياسي اين نيروهاي متحد در تمام سرزمينهاي مسلمان نشين نيست، اين نيروهاي متحد به همراه گردانهاي جنگ نرم و رواني خود، كه در قالب احزاب و گروههاي دين فروش خائن و جوجه روشنفكرنمايان سكولار بي هويت ابراز وجود نموده اند، همچنان تمام تلاششان را برای مانع ایجاد کردن در برابر جنبش انقلابی مسلمين جهت جلوگيري از نابودي كامل سيستم جاهليت و به سازش كشاندن اين جنبش به كار خواهند گرفت .

جريان ما چاره اي ندارد جز اينكه اين تفاله ها و موانع را كنار زده و راه را براي خيزش سراسري مسلمين در بند هموار نمايد. در اين نبرد آشكار باید پیشروی هاي روبه رشد عقيدتي و آزادسازي هاي مسلمين در سراسر سرزمينهاي مسلمان نشين را دید و به آن متکی شد.ما از این پیشروی هاي غير قابل انكار و كاملاً ملموس نیرو می گیریم و امید به پیروزی و راه واقعی رسیدن به پیروزی
را به میان مسلمين تحت سلطه ي افكار و قدرت جاهليت مي بريم .

چنانچه قبلاً يادآور شديم تغيير و دگرگوني كار خود مردم است و همچون باران از آسمان نازل نمي شود و تغييرات اجتماعي نيز بي ربط به مبارزات و جنبش هاي فكري و نظامي جاري در جامعه نيست و خود به خود و بي ربط با مردم شكل نگرفته و نمي گيرد . پس تغيير را بايد ساخت و اين اساس استراتژي و مبناي هرتاكتيك و نقشه ي عمل و حركت جريان ما در دل تحولات سياسي در سرزمينهاي مسلمان نشين و در سطح جهاني است .

در اين صورت به جاي خود زني و ناله سر دادن در مورد ضعف و بحران و پراکندگی جنبشهاي مجاهدين شريعت گرا، و به جاي فراموش كردن امروز و کلیشه سازی و مقوله سازی از گذشته اي غير قابل تكرار، و کلی بافی و لفاظی در مورد رهبری و سازماندهی انقلاب شريعت گرايان وتغييرات وهمي تدريجي  و بجای همه این نمی شودها و نمی توانیم ها و مجاز نیستیم ها باید به آنچه كه جامعه ي مسلمين درتجربه فهميده تئوري بافهاي باسواد ما در سطح وسيعتري دركش كنند و کلیشه هايي كه ساخته اند و قصد دارند دنیای واقعی امروز ما را با این کلیشه ها  تبیین و تحلیل کنند را دور بريزند تا بدیهی ترین واقعیات  جامعه را كه همگي دركش كرده اند را نيز بینند و مورد محاكمه و تمسخر عموم قرار نگيرند .

در اين صورت بايد به مصالح واسباب عقيدتي و مادي موجود - که محصول مستقیم پیروزی ما مسلمين در یک نبرد مشخص با كل سيستم جاهلي مهاجم و مزدوران محلي است – تكيه كرد و انقلاب اسلامي را در روی زمین، و در دل مبارزات جاری مسلمين و مجاهديني  که با پرچم  قانون شريعت الله حقوق خود را طلب میکنند سازمان داد.

  • ياوه سرايي به سبك مجاهدين شريعت گرا جهت اهداف ضد شريعتگرايان:

 زماني كه اشخاصي بريده -  جهت سياه نمايي جرياني خاص از مجاهدين -  اقدام به نشر ندامتنامه هايي در قالب ادبيات جهادي رايج نمودند ، اكثر كساني كه به شيوه اي از اين جريان انتقاداتي داشته و به نحوي فاصله گرفته بودند ،  يكشبه و بدون در نظر گرفتن ايراداتي كه وجود داشت ، به جريان مخالفي پيوستند كه اين تفاله ها به سناريو سازي در باره ي آنها پرداخته بودند .

اين گفتارهاي آشفته اما هدفمند خاله زنكي، چنان روشن و آشكار سازش و همكاري با نيروهاي ضد شريعت گرا  و توهم رياكارانه ي اصلاحات به سبك اخوان الشياطين و سلفي هاي مدخلي آل سلول را تئوريزه  مي كرد كه تنها منافقين و خنثي ها مي توانستند از آن دفاع كنند .

مطالب اين نوشته ها آخرين دست و پازدنهاي ملاهاي زن زده اي ( مانند شخص سرما زده يا گرما زده)  است كه قصد دارند با همان سبك خانمهاي خانه دار قرون وسطايي، علت بيمار و فاسد بودن خود را به گردن ديگراني بياندازند كه نخواسته اند اين شترمرغها را در جايي كه ميلشان بوده است منصوب نمايند، جايي مانند ارگانهای قضائی، آموزشی، هيئت شرعي يا آخوند يك مسجد يا هرچيزي كه نياز به كار عملي نداشته باشد و تنها حرف بزنند و بس .  اما براي حرف زدن در هر تخصصي هم بايد علم و آگاهي كافي داشته باشند؛ ممكن است يك دبيرستاني رشته ي تجربي در يك جمع بيسواد و نا آگاه ‍ژست دكترها و اداي متخصصين را در بياورد و از طرف حاضرين هم مورد تشويق و اكرام قرار گيرد،  اما در جمع اساتيد دانشگاه و متخصصين چنين اداهايي در حد اداهاي يك دلقك و طنز گو ارزش دارد .

زماني كه شخص علم كافي براي كارهاي علمي را ندارد و عرضه ي كارهاي عملي و بدني هم در او ديده نمي شود، و با اين وجود، توقع دارد كه مانند علماء و متخصصين با وي برخورد شود؛ چه چيزي بايد در انتظارش باشد؟ به همين دليل مي بينيم كه سخنرانيها و داستان سرائيهاي آنها تئوريزه كردن جريان خنثي ها و بيماران  در قالب ادبيات جهادي است .

با اينكه اينها در صف اخوان الشياطين و سلفي هاي آل سعود قرار گرفته اند ، اما تفاوتي كه اين تفاله هاي به بن بست رسيده ي دلسرد با اين دو جريان دارند در اين است كه هدف و برنامه اي كه زحمت تئوريزه كردنش را قبول كرده اند نه در خدمت منافع حزبی و دنيوي آنها بلكه الگويي جهت نمايش سرگشتي آنها و تائيد بحران سازي مفتي هاي انگليس نشيني چون ابوبصير، السباعی ، سروش ، کدیور و ديگر مفتيان كتابخانه اي ساكن در تحت حاكميت مرتديني است كه در جنگ مسلحانه با آزاديخواهان شريعت گرا با اشغالگران سكولار خارجي متحد شده اند و خدمتي بي مزد به دشمنان قانون شريعت الله مي باشد .  هدف مستقيم آنها فرموله  و بيان كردن اين خيانتهاي آشكار است . با شناختي كه از رده هاي پايين و مسلح مخالفين دارم، شك ندارم اگر چند مورد از  اين موجودات در صف مخالفين قرار بگيرند جمع مخالفين رسواتر شده و آنها را از درون مي پاشاند .

اما اگر اين موج تفاله ها مي تواند  ، با وجود بحران هويتي و عقيدتي،‌ از پايگاههايي خاص تا حدودي دوام يابد به اين دليل است كه  مخاطبين آنها يكشبه مثل قارچ نرويده اند، بلكه بيماراني هستند كه به واسطه ي اين گفته ها بر بيماري آنها افزوده شده و بر اين باورند مسير اصلاح را طي مي كنند در حالي كه در مسير افساد و نابودي قدم گذاشته اند و با اين وجود در تلاشند به الله و رسولش و مومنين  خدعه و نيزنگ بزنند ، غافل از اين كه خودشان را فريب مي دهند .

پس زمينه هاي ظهور چنين بيماريهايي توسط همين افراد فراهم شده بود و زماني كه بيماري عود مي كند برجسته مي گردد . وجودبيماري كاري به محيط اطراف ندارد ؛ محيط اطراف به آشكار شدن چنين بيماري كمك مي كند. شخصي كه سرطان يا يك بيماري پنهانيدارد آزمايشگاه  مقصر نيست كه  بيماري او را آشكار مي نمايد، به همين ترتيب جهاد و قتال يك آزمايشگاه پيشرفته اي است كه به تدريج سالم و بيمار را از هم جدا مي گرداند و نبايد گناه  فاسد و تفاله بودن اين اشخاص را بر گردن جهاد و مجاهدين انداخت .

البته برداشت اشتباه نشود كه اينها طبق نقشه ي از پيش طراحي شده اي  عمل كرده اند تا قدم به قدم به چنين پرتگاهي نزديك شوند؛ از لحاظ ظاهر دنيوي  دشمنان ما نقشه ها و سناريوهايي را جهت مديريت بحران و مديريت انقلاب در اختيار دارند، با اين وجود  اكثر اين مفتيان يا بيماران  با آنكه زمينه هاي انحراف و خيانت را دردرون خود پرورش داده اند، اما  بدون مزد و ناخواسته بازيگر اين سناريوهايي هستند  كه دشمنان كارگرداني آن را بر عهده دارند. واقعيت اين است كه زمینه و اساس این نوع  گفتمانهاي خاله زنكي آميخته شده با ادبيات ملائيستي و پياز داغ شبهه جهادي  ، چیزی جز دست شستن از قتال و توجيه بيماري دروني و توجيه تسليم شدن به استراتژي  اتحاد با كفار بر عليه مسلمين نمي تواند باشد .

صاحبان اصلي سناريوي طرح شده و پيشكسوتان استراتژي بحران سازي در ميان مسلمين به صورت عموم و جريان آزاديخواهان شريعت گرا به صورت اخص، كفار سكولار جهاني و لابيهاي صهيونيستي هستند ؛  و اينها از كانال حكومتهاي دست نشانده اي چون آل سعود ، قطر ، اردن ، تركيه و غيره  انواع شاخه هاي به ظاهر اصلاحگراي اسلامي و حتي سلفي جهاديش را نيز دارند . يكي سلفي هاي مدخلي آل سعود ، ديگر اخوان الشياطين و آخرين دسته هم شامل سلفي هاي به ظاهر جهادي چون ابوبصير و غيره .  پس اين تفاله هاي جهاد دير رسيده اند و حتي به درد دشمنان هم نمي خورند و صندلي آنها قبلاً اشغال شده است . به همين دليل ما به اينها عنوان كارگران و بازيگران بدون مزد را داده ايم .

اينها اگر خواهان پيدا كردن نقش بيشتري در حد اين سه طبقه ي ياد شده هستند بايد بسيار بيشتر از اينها  در هويت جهادي و شريعت گرا بودن خود شك و تجديد نظر نمايند ؛ البته تنها دست شستن از يك جريان جهادي خاص كافي نيست، بلكه بايد از برنامه  و سناريوي طراحي شده توسط  كفار جهاني و مرتدين محلي كه از كانال مفتيان خائن و منحرفين كوتاه بين و تاجران جهاد ارائه شده است نيز پيروي كنند و اخلاص و لياقت  خود را در اين زمينه آشكار گردانند .

اما تحولات و دگرگونيهاي سرزمينهاي مسلمان نشين كاملاً بر خلاف داستان سرائيها و تحليهاي اين دراويش و تفاله ها در حال جريان است .  از زمان تشكيل اولين جرقه هاي جريان شريعت گرايي توسط رشيد رضا و امامان شهيد -  بأذن الله -  حسن البناء و سيد قطب و عبدالله عزام و...  تا امروز  جامعه و آزاديخواهان شريعت گرای اهل سنت راديكال تر شده و اين موجودات واپسگرا در میان اهل سنت نيز روز به روز در برابر كفار اشغالگر خارجي و مرتدين محلي سازشكارتر و مطيع تر گشته اند . به همين دليل امروزه  ناچار شده اند با ادبيات خاله زنكي  بدیهی ترین واقعیات را  انکار کنند تا بيماري دروني و بي غيرتي خود را پنهان نموده و دنیای ذهنی شان را نجات دهند. 

اينها آشكارا از جبهه و صف مردم اسباب كشي نموده و به صف دشمنان مسلمين پيوسته اند و جهت پنهان نمودن اين تغيير صف از ادبيات و جملاتي استفاده مي كنند كه كسي متوجه اين تغيير مكان نشود .  تحت تاثير رسانه هاي كفار جهاني، مرتدين و منافقين محلي؛ یاس ، سرخوردگی و بحران هویتی خودشان را با جامعه ي در حال تكاپو ي مسلمين اشتباه گرفته اند. اينها مي خواهند گل در چشم مخاطبين خود بپاشند غافل از اينكه جنبش آزاديخواهي در برابر اشغالگران سكولار جهاني  و شريعت گرايي نه تمام شده و نه بحران دارد و نه منحرف شده است .

گفته هاي اینها ممکن است وصف حال آميخته با دروغ و شبهه ي افرادي خاص در ميان هزاران مبارز باشد اما ربطی به واقعیات جامعه و منهج اساسي مجاهدين كه از رسانه هاي رسمي آنها نيز ارائه گشته است ندارد . جريان شريعت گرايان رادیکال تر و اصولي تر از همیشه در جریان است، و اصرار بر تحكيم شريعت و عدم معامله بر سر آن  بیش از همیشه در بطن این مبارزه است.

 آنچه شکست خورده  و به آخر خط رسیده است انقلاب مخملی و بحرانسازی نیروهای ملي مذهبيو خيالبافي هاي اخوان الشياطين و مدخلي هاي آل سعود و ديگر مفتيان كتابخانه اي كشانده شده به صف دشمنان قانون شريعت الله است.

چند بار دیگر و در چند سرزمين مسلمان نشين آزاديخواهان شريعت گرا به همراه اقشار مختلف جامعه باید پرچم آزادی و قانون شريعت الله را با خون خود  بالا ببرند و چند بار دیگر باید در رسانه هاي خود بر غير قابل معامله بودن قانون شريعت الله و آزاديخواهي خود گواهي دهند تا گمراهان و فريب خوردگان باور کنند که جنبش و جريان آزاديخواهان شريعت گرا زنده و رادیکال تر از همیشه در جریان است؟!

فريب خوردگاني که با یک نسيم مخالف سردیشان مي شود تماما به جبهه ي خنثي ها و يا دشمنان

قانون شريعت غش می کنند چرا با طوفان غير قابل انكار و خروشان شريعت گرايان و مردمان

ستمديده حالشان جا  نمی آید؟ چرا این دشمن زدگی شان[2]بر طرف نمی شود؟!

پاسخ روشن است: استراتژی و خط منهجي و حركتي  چنين موجوداتيدر طول تاريخ چنین ایجاب میکند. این موجودات با انشعاب از افق انقلاب و شريعت گراياناعلام موجودیت کرده اند و ناگزير از پذيرش استراتژي اسلاف خود هستند و يا در بسياري موارد ناگزیراند در انبان طبقات دیگري كه از صف مجاهدين فاصله گرفته اند بدنبال استراتژی بگردند و در نهايت مي بينيم بار ديگر تاريخ اين موجودات تكرار مي شود ،پس نمي تواند پديده اي نوين باشد .

نكته ي قابل توجه اين است كه امروزه با وجود تمام كشت و كشتارها و زندانها و شكنجه ها و محدوديتهايي  كه از جانب تمام كشورهاي سكولار و مرتدين محلي بر آزاديخواهان شريعت گرا و مسلمين وارد مي شود ، واقعيت در سرزمينهاي مسلمان نشين دال بر انزوا و شكست آلترناتيوهاي اشغالگران و دين فروشان تحت حاكميت آنها و مفتي هاي كتابخانه اي و منافقين محلي و رو آوري مسلمين به سياستهاي شريعت گرايان مجاهد در برابر اشغالگران و منافقين و مرتدين محلي است .

 ريشه بحران هويتي و سياسي ملاهاي ترسو و وراج دور ريخته شده و مجريان گفتمانهاي خاله زنكي وغوغاسالاري و عوام فريبي اين دسته از موجوداتي كه در تصفيه خانه  و آزمايشگاه جهاد عنصر فاسد تشخيص داده شده و دور ريخته شده اند در همين واقعيت انكار ناپذير نهفته است . همين واقعيت حاكم بر زمان ما تمام تحليها و تئوريهاي خاله زنكي و يأس پراكنيها و نميشودهاي اينها را يكي پس از ديگري نقش برآب كرده است و همين امر اساس بحران هويتي اين موجودات است .

  • ملاهاي ترسو و مجريان گفتمان هاي خاله زنكي كجا ايستاده اند ؟

هنگامي كه خيانت تاجران جهاد و جنگ نيابتي آنها براي كفار سكولار جهاني و مرتدين محلي آشكار گرديد و « ملاهاي ترسو و مجريان گفتمانهاي خاله زنكي  » تصميم گرفتند در نقش خط نگه دار سنن و روشهاي مجاهديندر برابر نظام اسلامی و برادران ما ظاهر شوند ، البته اين اولين بار نيست كه در يكي دو دهه گذشته در يك بحران هويتي و فرار از مسؤليت عده اي به فكر آداب و اخلاق و شيوه و سنت من درآوردي و آشفته و رمز آلود مي افتند ؛ در همين يكي دو دهه گذشته  در برابر جريان بنيان جهاد عليه سكولاريسم ( القاعدة الجهاد ضد العلمانیه ) نيز همين بازيهاي تكراري را به نمايش گذاشتند .

اين بار ،  و مثل هميشه ،  اين موضع گيري در مقام داور، از فرط علاقه و عشق به جهاد و روش و منهج  مجاهدين شريعت گرا نبوده و نيست ؛ بلكه همجهتي و دفاع عملي از سياستهايي است كه در نهايت به نفع سكولاريستهاي اشغالگر خارجي و مرتدين محلي تمام مي شوند و اين داوران اخلاقي عملاً در كنار دشمنان قانون شريعت الله قرار مي گيرند .

اگر دقت شود اين موجودات در تمام مواردي كه بيان مي كرده اند بر مبناي اهداف سياسي و برداشت شبهه انگيز و منحرف خود حركت كرده و مي كنند نه بر اساس اخلاقيات ، روشها و منهج رسول الله صلي الله عليه و سلم و قانون شريعت .

زماني كه منزلي آتش گرفته است و کسی به جای خاموش كردن آتش به اندازه ي ريش و پاچه شلوار و سيواك و آداب توالت خاموش كنندگان و يا صبر كردن به اميد اينكه باران ببارد و آتش را به صورت تدريجي خاموش كند ، در برابر خاموش كنندگان آتش مانع مي تراشند ، در واقع دارند موضع سیاسی خود را اعلام میکنند. دارند به صورت عملي  وزنه را به نفع مواضع طرفی که منزل را آتش زده است سنگین تر میکنند.

این واكنش در يك موقعيت حساس از زور خوش اخلاقی و تعليم روش و منهج نیست، بلكه از فرط

بد سیاستی و خارج شدن از منهج است .زماني كه اشغالگران سكولار خارجي از كانال منافقين و مرتدين محلي سرزمينهاي مسلمان نشين را به اشغال خود درآورده اند و عده اي از انقلاب نماها و تاجران جهاد يا با همين منافقين و مرتدين محلي متحد شده و جنگي نيابتي را نمايندگي كردند و يا عده اي  با انشعاب و در پيش گرفتن سياستهاي نادرست با دسته ي قبل و دشمنان قانون شريعت الله و اشغالگران هم مسير و هم سنگرگشتند و چيزي از تطبيق قانون شريعت الله و اهداف اسلامي جهاد باقي نگذاشتند ، بخش اعظم مجاهدين و حتي عده اي از علماي كتابخانه اي هم به نقد اين موضع گيريها – به سبك خود – پرداختند اما دسته اي در اين ميان مضمون بحث را کنار گذاشتند و  علیرغم اینکه بعضا  ادعا کردند با  انتقادات ما به اين جريانات و احزاب منحرف موافقند ، مساله اصلی شان خرده گيري از لحن و بیان و شیوه ي ما بود و نه مضمون این بحث .

كساني كه مي گفتند كار فلان حزب در پيوستن به تركيه يا آل سعود و قطر و آمريكا و ناتو و غيره را غير شرعي مي دانيم اما بجای نقد و رد این حركتهاي فاجعه انگيز توجیه میکردند که  ممكن است شرايط آنها را مجبور به همكاري با كفار و مرتدين بر عليه مسلمين مخالف خود نموده باشد ، و در عوض،  به بدترين شيوه ي ممكن و با بدترين الفاط و در تمام رسانه هاي موجود به نظام اسلامی ما و به دنبال آن تمام جریانات و جماعات مخالف اربابان خود می تاختند.  

بايد مشخص شده باشد كه این معلمین اخلاق و تمام كساني كه مي گفتند برادران شریعت گرای ما منحرف شده اند وعمل اين منحرفين را قبول نداريم  ، چراامروزه در برابر انحرافاتو كارهاي آشکارا و صریحا ضد اسلامي اين احزاب و گروههاي منحرف متحد با جریان سکولار – صهیونیستی مهاج اشغالگر صدایشان در نمی آید. 

معلمین اخلاق امروز و تئوريسينهاي سابق جهاد كه در يكي از سرزمينهاي تحت نفوذ كفار همچون انگليس ، کانادا و اردن و غيره ساكن شده اند نیز همان شیوه ناپسند مدافعین شرمگین  احزاب دموكراسي خواه متمايل به سياستهاي سكولار اشغالگران و مرتدين را در پیش گرفته اند. با گذشت و تساهل و دست و دلبازی سیاسی و توجيهات من در آوردي كه خاص برخورد چنین معلمین اخلاقی به احزاب منحرف و استراتژيهاي كلان اشغالگران است اعلام میکنند « ما كه با آمريكا تعاون و همكاري نكرده ايم ، با تركيه و آل سعود همكاري داريم ، اگر اينها متحدين آمريكا هستند  فوقش اين است كه ما با كفار و مرتدين بر عليه شيعيان و خوارج همكاري مي كنيم . »؟!

مي بينيم كه  حساسیتها ناشی از منهج و برنامه است.  اين افراد  از هشدار ما در برابر مباحثی که مضمون ضد شريعتي آنها اظهر من الشمس است بر افروخته می شوند و خط قرمز می کشند و فریاد شان به هوا بلند می شود که «آداب و سنن گفتگو و جهاد از دست رفت»  اما در برابر از دست رفتن مسلمين ، کلیت قانون شريعت و خط صحيح جهاد ،به این بسنده میکنند که   «صبر کنیم ببینیم  آخرش چه مي شود »! آیا روشن نیست که  دغدغه اخلاقیات و بحثهاي خاله زنكي نيمه ملاها  ، و به اصطلاح داوران ، در واقع نيمه ي پنهان و غير رسمي نيروي پشتيبان و حمایتگر از احزاب و گروههاي منحرف و در نهايت اشغالگران سکولار خارجي در جنگ رواني بر عليه مسلمين و قانون شريعت الله است  ؟

 

 

 

 



[1]شاخه ي مسخ شده و انحرافي جريان مبارك اخوان المسلمين

[2] مثل سرمازدگی و گرمازدگی

روشنگران...
ما را در سایت روشنگران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rawshangarana بازدید : 211 تاريخ : پنجشنبه 21 دی 1396 ساعت: 9:12