پیامبر خاتم و پیمان با سکولاریستها جهت تجزیه ی دشمنان و تمرکز بر دشمن اصلی (172)

ساخت وبلاگ

پیامبر خاتم و پیمان با سکولاریستها جهت تجزیه ی دشمنان و تمرکز بر دشمن اصلی (172)

 

(برگرفته از کتاب ارزشمند « روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم»)

به قلم : استاد مجاهد ابوحمزه المهاجر هورامی

 

بسم الله  و الحمد لله

اما بعد :

دین سکولاریسم راهی جهت سعدات انسانها و خدمت به مخلوقات خدا نیست، بلکه بی فکری و بیچارگی است و به همین خاطر پیامبر خاتم  آزادی را برای آنان نه به عنوان صاحبان دین بلکه به عنوان تجمع قبیله ای تصویب و شرایط حضور مشرکان در جامعه ی نوپا و ضعیف اسلامی را در ضمن پیمان مدینه تعیین کرد :

1- هیچ مشرکی حق ندارد مال و جان فردی از قریش را پناه دهد و یا علیه مؤمنی از او حمایت نماید.

2- هرکس از روی آگاهی و عمداً مؤمنی را بکشد در مقابل آن قصاص خواهد شد مگر آن که اولیای مقتول رضایت دهند..

بدین صورت می بینیم که با رهبری پیامبرخاتم صلی الله علیه وسلم  و مدیریت و درایت بی نظیر او، و به دلیل ضعف و نوپا بودن دولت اسلامی مشرکین غیر اهل کتاب توانستند دورانی را درکنار مسلمین  با امنیت به سر برند .

اینک در سایه حکومت نبوی مسؤولیت همه مشخص است و تنها دشمنی که جامعه ی اسلامی مدینه و تمام اقشار آن را تهدید می کند سکولاریستهای قریش هستند. بنابراین ایجاد اتحاد و همکاری میان تمام شهروندان مدینه و تجزیه وجدا نمودن صف مشرکین غیر اهل کتاب ( حتی با پرداخت مسائل مالی = مولفه قلوبهم ) نیز یک ضرورت و نیاز روز جامعه ی اسلامی بود .

این یکی از برنامه های رسول الله صلی الله علیه وسلم  بود که با همسایگان و قبایل مجاور پیمان می

بست  و همراه آنان علیه دشمن مشترک جبهه ی واحد تشکیل می داد، به ندرت این پیمان ها شکسته می شد و چنان که در ابتدای دوران مدینه دیدیم گروهی از هم پیمانان به علت پایین آمدن شکوه و اقتدار مسلمانان در جنگ احد، به ویژه در جنگ احزاب ، به پیمان خود با رسول الله صلی الله علیه وسلم  خیانت کردند و به ائتلاف ضد اسلامی پیوستند که رسول الله صلی الله علیه وسلم  قبل از برخورد مسلحانه هیئتی را جهت تذکر و نصیحت پیش آنان فرستاد.

باید به یاد داشته باشیم با آنکه یهود و سکولاریستها دشمنان شماره یک مسلمین و قانون شریعت الله هستند، اما فتح مکه در نتیجه ی حمله ی سکولاریستهای قریش به قبیله ای از سکولاریستهای هم پیمان رسول الله صلی الله علیه وسلم صورت گرفت . این حمله ی سکولاریستهای قریش به سکولاریستهای  بنی‌خزاعه  که هم پیمان رسول الله صلی الله علیه وسلم بودند به منزله ی نقض صلح حدیبیه تلقی گردیده و اسباب فتح مکه و نابودی مرکزی سکولاریستها در جزیره العرب را فراهم ساخت . [1]

قریشیان، در کمتر از دو سال، بند اول صلح‌نامه را نقض کردند، زیرا طبق بند پایانی، قبیله سکولار بنی‌خزاعه با مسلمانان و قبیله سکولار بنی‌بکر با سکولاریستهای قریش هم‌پیمان شدند، اما در نبردی که در سال هشتم میان این دو قبیله رخ‌داد، مردانی از سکولاریستهای قریش به نفع بنی‌بکر، افرادی از بنی‌خزاعه را کشتند.

این به معنای نقض صلح حدیبیه بود و با اینکه ابوسفیان شخصآ برای عذرخواهی به مدینه رفت، عذرش پذیرفته نشد و در اندک مدتی، رسول الله صلی الله علیه وسلم با سپاهی انبوه، که در زمان صلح و گسترش اسلام گردآمده بودند، عازم فتح مکه شد .

در زیر به بخشی از پیمانهایی که با قبایل سکولار آن زمان بر علیه سکولاریستهای قریش بسته شد

اشاره می شود :

•         پیمان با بنی ضمره :

در دومین سال هجرت و در ماه صفر، پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم  به عنوان اولین غزوه همراه گروهی از مهاجرین جهت تعقیب کاروانی که از مکه به قصد شام خارج شده بود مدینه را ترک کرد و سعد بن عباده را به جانشینی خود گماشت.

زمانی که به بین آبادی های «ابواء» و «ودان» رسیدند، متوجه شدند که کاروان گذشته و از دست آنان خارج شده است. اما همانجا با قبیله ی بنی ضمره به مذاکره و گفت و گو پرداختند و با عمرو بن مخشی ضمری که در آن زمان رئیس قبیله بنی ضمره بود پیمانی بستند که مفد آن به قرار زیر است :

«این پیمانی است از محمد رسول خدا با بنی ضمره، مبنی بر اینکه جان و مال این طایفه در امنیت خواهد بود و «تا در دیا صدفی هست» این طایفه از یاری و حمایت مسلمانان برخوردار باشند مگر اینکه جنگ آنان علیه دین اسلام باشد و نیز هرگاه مسلمانان آنانرا به یاری طلبیدند باید به یاری مسلمانان بشتابند».

•         پیمام عدم تجاوز با بنی مدلج :

پیامبر خاتم صلی الله علیه وسلم  در جمادی الاولی سال دوم هجرت در غزوه ی «عشیره» که به هدفی مشخص همچون هدف قبل، از مدینه بیرون آمده بود همان طور که با بنی ضمره پیمان صلح و همکاری بسته بود با قبیله ی بنی مدلج و هم پیمانان آنها نیز، پیمان صلح و عدم تجاوز منعقد کرد.

هدف پیامبر صلی الله علیه وسلم  در این مرحله ی راهبردی علاوه بر دعوت مردم، محکم کردن پایگاه دعوت و تجزیه صف مشرکین غیر اهل کتاب و در انزوا قرار دادن دشمن اصلی بود. بنابراین با قبیله های مختلف تماس حاصل نمود تا به یک جبهه ی واحد علیه سکولاریستهای  قریش در منطقه دست یابد و قبل از اینکه دست سران قریش به این قبیله ها برسد با آنها پیمان صلح و دوستی و همکاری ببندد.

 

 



[1]در این جا نیزباید دقت شود که پیمان با یک کافر بر علیه یک کافر دیگر است ، نه اینکه با یک کافر بر علیه یک مسلمان . این شبهه ای است که معمولا دین فروشان خائن جهت توجیه خیانت اربابانشان در اتحاد با سکولاریستهای جهانی بر علیه مسلمین ، جهت انحراف افکار عمومی مسلمین، به کار گرفته و می گیرند .

 


موضوعات مرتبط: آثار ابوحمزه المهاجر هورامی روشنگران...
ما را در سایت روشنگران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rawshangarana بازدید : 228 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1396 ساعت: 9:27