این داعش در افغانستان را کی درست کرد؟ مشکلش با طالبان چیه؟

ساخت وبلاگ

این داعش در افغانستان را کی درست کرد؟ مشکلش با طالبان چیه؟

ارائه دهنده : حافظ نورالله قندوزی(نظامی)

فرقه ی نجدی دوله که از تفکرات نجدیت تغذیه می شود به صورت منهجی و عقیدتی با مسئولین فکری ا.ا افغانستان کنونی که ریشه های فکری آنها به دیوبندیسم آمیخته با تصوف برمی گردد مشکل دارد.

در سال ۲۰۱۵ن زمانی که دوسال قبل از آن عمر سوم بنیانگذار امارت اسلامی افغانستان به شیوه ای مشکوک وفات کرده بود و نه مرگ او اعلام می شود و نه امیری به جایش انتخاب می شد نوعی خلاء رهبریت وجود داشت و دسته هائی دیگر به نام مُلا عمر بیانیه می دادند و… در این زمان دسته هائی از اعضای امارت اسلامی به رهبری حافظ سعید خان زمانی را تعیین کردند که اگر در این زمان مساله رهبریت مشخص نشود اینها از امارت اسلامی جدا می شوند. در زمان تعیین شده اتفاقی نیافتاد به همین دلیل اینها به دوله به رهبری ابوبکر بغدادی بیعت دادند و شاخه خراسان دوله را به وجود آوردند.

در این زمان مرکز تحولات اصلی فکری طالبان در پاکستان بود؛ مثلاً رحیم الله حقانی که سال گذشته توسط فرقه نجدی دوله در کابل ترور شد به شدت مخالف تفکرات نجدیت و شیعیان بود و همان قیچی کاری های فرقه ی دوله در مورد شیعیان را تکرار می کرد و حتی می گفت اگر رهبریت طالبان اجاره دهد در عرض یکسال تمام نجدی ها(سلفی ها) را در افغانستان تمام می کند و… و افرادی چون مفتی عبیدالله انور نیز کتاب بی اساس « لومړني او وروستني خوارج» یا به فارسی «خوارج اول و آخر»را بر اساس کلی گوئی هائی در مورد خوارج و فتوای مفتی های جاهل اکثراً ساکن در دارالکفرهای انگلیس و اردن و مزدوران ادلب نشین و… در تأئید جنایات هم مسلکانش در برابر پیروان نجدیت تالیف می کنند و…

عبیدالله انور در این کتاب می گوید: «برخورد با خوارج برعکس دیگر گروه‌های مبتدع(بدعت‌گذار) می‌باشد. به معنای اینکه با باغی‌ها(خروج‌ کنندگان بر امام) جنگ می‌شود تا اینکه در طاعت امام داخل شوند و نیز اسیران و زخمیان‌شان کشته نمی‌شوند ولی در مورد خوارج گفته شده که مانند عادیان (قوم کافر عاد) کشته شوند.» این شخص جاهل نه تنها احادیث را نفهمیده بلکه حتی اگر خوارجی در حد خوارج زمان خلافت علی ابن ابی طالب رضی الله عنه هم وجود داشته باشند باز نه زخمی های آنها کشته می شوند و نه از آنها اسیر گرفته می شود تا زندانی شوند و نه فراری های آنها تعقیب می شوند و اگر به طاعت امام در آمدند همچون سایر مسلمین با آنها برخورد می شود. مگر ابن عباس چند هزار خوارج اصلی را به اهل جماعت برگرداند و…؟

در برابر این تفکر به شدت انحصارطلبانه ی گمراه، تفکر نجدیت به رهبری کسانی چون شیخ جلال الدین وجود داشت که این شخص هم به خاطر مناظره هایش با تفکرات حنفی های صوفی مسک مرجئه زده مشهور شده بود و اینهم با مشرک خواندن اکثریت مطلق مسلمین و برداشتن عذرهای معتبر شرعی برای مسلمین و تفکیر نابجای مسلمین به سبک دیگری و در مواردی اساسی مسیر انحرافی و مخالف با منهج صحیح اهل سنت و اهل جماعت را طی می کرده است. بعد از تشکیل شاخه خراسان دوله در ننگرهار، شیخ جلال الدین به همراه شیخ قاسم و شیخ ابویزید عبدالقاهر و صدها نجدی دیگر به این شاخه ملحق شدند و به این شکل دوله در افغانستان شکل گرفت و به تدریج نیرو گرفت.

فرقه ی نجدی دوله به ناحق و جاهلانه پیروان طالبان را مشرک و مرتد می دانند؛ و در برابر، پیروان طالبان نیز جاهلانه و به ناحق پیروان فرقه ی نجدی دوله را خوارج و در مواردی کافر می دانند.

عبدالصبور قندهاری که از فعالین فکری فرقه ی نجدی دوله است در کتابش تحت عنوان «آیا طالبان فعلی پیروان حنفیت هستند؟» بر این باور است که طالبان کنونی بسیاری از رفتارهایش متأثر از سکولاریسم و دموکراسی غربی است و از اندیشه ها و فقه امام ابوحنیفه دور شده اند و مثالهای می آورد و می گوید مثل: قبول کردن ملی‌گرایی، دموکراسی و حقوق سکولار زنان، دوستی و کمک گرفتن از کفار به خصوص آمریکا، تعطیلی شریعت، منابع مالی غیر شرعی، به رسمیت شناختن صوفیان و خرافات و بدعت‌ها، به رسمیت شناختن شیعیان، اسلامی دانستن حکومت‌های ایران، پاکستان و قطر و …

هم منحرفین میان ا.ا افغانستان و هم نجدیت در این مواردی که همدیگر را متهم به مرتدبودن یا خوارج بودن می کنند مسیری برخلاف منهج صحیح اسلامی را طی می کنند و با آنکه با همدیگر اختلافات عمیق منهجی و عقیدتی دارند با منهج صحیح اسلامی اهل سنت و جماعت هم اختلاف دارند.

+ نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۰۸/۰۲ ساعت 21:11 توسط روشنگر  | 

روشنگران...
ما را در سایت روشنگران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rawshangarana بازدید : 50 تاريخ : چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت: 22:37