حكم كسي كه زير بار حكم شرعي كافر و مرتد نمي رود (199)
(برگرفته از کتاب ارزشمند « روابط متقابل اسلام و دین سکولاریسم»)
به قلم : استاد مجاهد ابوحمزه المهاجر هورامی
بسم الله و الحمد لله
اما بعد :
- كسي كه آگاهانه وجود مرتدين را انكار نموده و يا در كافر شدن مرتدين شك كند ، چنين شخصي كافر مي گردد و داخل يكي از نواقض اسلام گشته است . چون بخشي از حقيقت و ضروریات دین اسلام كه عبارت است از كفر به طاغوت است را در خود عملي نكرده است .
به زبان ديگر اينكه : اگر دكتري متخصص با انجام تمام آزمايشات تشخيص داده باشد كه فلاني ايدز يا سل، وبا، مالاريا، طاعون ويا يكي ديگر از بيماريهاي واگير و كشنده را دارد، و شما اين بيماري ها را انكار نموده و يا از اعلام آن سرپيچي نموده و آن را بپوشاني چه نتيجه اي به دست مي آيد ؟ اولين نتيجه ي آن اين است كه دكتر متخصص را دروغگو شمرده اي و يا تشخيصش را دست كم گرفته اي و نتيجه ي بعد از آن هم اين است كه زمينه را جهت ابتلا به اين بيماري واگير فراهم نموده و به هر اندازه كه مردم به اين بيماري واگير گرفتار مي شوند تو هم گناهكار و شريك جرم مي گردي . اين جهت سلامت جسم و بدن فرد و افراد جامعه است .
حالا الله متعال به عنوان عالم ترين و حكيم ترين ذات، مي فرمايد كه فلاني به چنين بيماري خطرناك ايماني و دروني مبتلا گشته است كه واگير هم هست و شما بايد جهت محافظت از ايمان خود و ديگران اين انسانهاي بيچاره ي فاسد تاريخ گذشته را شناسايي نموده، و با راستگو شمردن من، اينها را از جامعه ي خود جارو نماييد . اما كسي بيايد و- نعوذ بالله - بگويد من اين نسخه اي كه الله جهت سلامت ايماني و عقيدتي من و مسلمين ارسال نموده است را قبول ندارم و يا اينكه از اعلام آشكار آن سرپيچي كرده و آن را بپوشاند؛ در اين صورت چه نتيجه اي به دست مي آيد ؟
اولين نتيجه ي آن اين است كه تشخيص الله متعال را قبول نداشته و آن را دست كم گرفته است ، و به دنبال آن ، با عدم انكار اين بيماري و پوشاندن آن از مردم باعث شيوع آن مي گردد و بدون شك چون ايمان و عقيده مورد حمله ي اين بيماري ويرانگر قرار مي گيرد خود همين شخص هم به آن مبتلا مي گردد، چون جسم يا سالم است يا بيمار و شخص يا مومن به الله است يا مومن به طاغوت و اين دو متناقض نمي توانند با هم باشند . تمام اين كارها جهت محافظت از سلامت ايمان و عقيده ي فرد و جامعه است .
عبدالله أباطين فرموده است : " فمن قال :إن من أتي بالشهادتين و صلي لا يجوز تكفيره و إن عبد غير الله ، فهو كافر و من شك في كفره فهو كافر لأن قائل هذا القول مكذب لله و لرسوله و اجماع
المسلمين . "[1]
يعني : اگر كسي بگويد : شخصي كه شهادتين آورده و نماز بخواند نبايد تكفير گردد ، هر چند كه از قوانين الله شانه خالي كرده و بنده ي قانون و كسان ديگري غير از الله گردد ؛ در اين صورت ، چنين شخص انكار كننده اي كافر است و هركسي هم كه در كافر بودن چنين شخصي شك داشته باشد نيز كافر مي گردد . به دليل اينكه صاحب چنين سخني الله و رسولش صلي الله عليه وسلم و اجماع مسلمين را دروغ گو پنداشته است .
و الملطي كه در سال 377 وفات نموده است مي فرمايد : " و جميع أهل القبله لا إختلاف بينهم : أن من شك في كافر فهو كافر ، لأن شاك في الكفر لا إيمان له ، لأنه لا يعرف كفرا من الإيمان ، فليس بين الأمه كلها خلاف أن الشاك في الكافر كافر " . [2]
يعني : آنچه كه تمام أهل قبله بر آن اتفاق داشته و در آن اختلافي ندارند اينكه : هر كسي كه شك داشته باشد در كافر بودن كافري خودش كافر مي گردد ، چون كسي كه در كفر شك داشته باشد ايمان ندارد و كفر و ايمان را از همديگر جدا نمي كند ؛ به همين دليل در ميان امت اسلامي اختلافي وجود ندارد كه هركسي كه در كافر بودن كافري گمان داشته باشد خودش كافر است .
ابن تيميه مي گويد : " من قال إن تكلم بالشهادتين و لم يؤد الفرائض و لم يجتنب المحارم يدخل الجنه، و لا يعذب أحد منهم بالنار، فهو كافر مرتد يجب أن يستتاب فإن تاب و إلا قتل ." [3]
يعني هر كسي كه بگويد : كسي كه شهادتين بياورد اما فرايض را انجام ندهد و از چيزيهايي كه حرام گشته اند خود را دور نكند، هيچ يك از آنها با آتش عذاب داده نمي شوند و وارد بهشت مي گردند، چنين شخصي با چنين گفته اي كافر و مرتد مي باشد و بايد از وي درخواست توبه شود و اگر توبه نكرد بايد كشته شود .
[1] ابن تیمیه ، الدررالسنیه 10/250 ؛ نیز: كتاب الرسائل 1/660
[2]الملطی، التنبیەوالرد، ص 54
[3] ابن تیمیه حرانی ، مجموع الفتاوي ، ج 3 ص 186
موضوعات مرتبط: آثار ابوحمزه المهاجر هورامی روشنگران...
ما را در سایت روشنگران دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rawshangarana بازدید : 223 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 20:50