دعوت به اتحاد و همبستگی و پرهیز از گسستگی از مسایل مهم اسلام است و خداوند در قرآن کریم ما را دعوت به اتحاد و همبستگی نموده است. سید جمال الدین افغانی (1254-1341ه) بدون شک یکی از اولین و مهمترین منادیان وحدت اسلامی در قرون اخیر می باشد. او بود که ندای دوباره اتحاد را فریاد زد.
وحدت اسلامی در اندیشه سید جمال الدین افغانی
2- موانع وحدت اسلامی
2-1. استبداد
یکی از مهمترین راهکار ایجاد وحدت، شناسایی عوامل تفرقه است. از نظر سید حاکمان استبدادی و دستنشانده، متحجران و ظاهرگرایان، غربزدگان و عالمان درباری، تعصبهای نابجا، رذائل اخلاقی و فاصله از اسلام اصیل، از عوامل تفرقه مسلمانان به حساب میآیند که شناسایی و طرد و نفی آنها، موجب اتحاد و همبستگی اسلامی را فراهم میسازد.
استاد مطهری دراین زمینه نوشته است : «بدون تردید سلسله جنبان نهضت های اصلاحی صد ساله ی اخیر، سید جمال الدین اسد آبادی معروف به افغانی است. سید جمال در نتیجه ی تحرک و پویایی، هم زمان و جهان خود را شناخت و هم به دردهای کشورهای اسلامی که داعیه ی علاج آنها را داشت دقیقا آشنا شد. سید جمال مهمترین و مزمن ترین درد جامعه ی اسلامی را استبداد داخلی و استعمار خارجی تشخیص داد و با این دو به شدت مبارزه کرد. آخر کار هم جان خود را در همین راه از دست داد».
استاد در ادامه می نویسد: «او برای مبارزه با این دو عامل فلج کننده، آگاهی سیاسی و شرکت فعالانه ی مسلمانان را در سیاست واجب و لازم شمرد و برای تحصیل مجدد عظمت از دست رفته ی مسلمانان و به دست آوردن مقامی در جهان که شایسته ی آن هستند، بازگشت به اسلام نخستین و در حقیقت حلول مجدد روح اسلام واقعی را در کالبد نیمه مرده ی مسلمانان، فوری و حیاتی می دانست. بدعت زدایی و خرافه شویی را شرط آن بازگشت می شمرد، اتحاد اسلام را تبلیغ می کرد و دست های مرئی و نامرئی استعمارگران را در نفاق افکنی های مذهبی و غیر مذهبی می دید و رو می کرد».
استاد مطهری معتقد است: رواج انديشه قوميّتپرستى و ملّيتپرستى و به اصطلاح «ناسيوناليسم» كه به صورتهاى پانعربيسم، پانايرانيسم، پانتركيسم، پانهندوئيسم و غيره در كشورهاى اسلامى با وسوسه استعمار تبليغ شد، و همچنين سياست تشديد نزاعهای مذهبى شيعه و سنى، و همچنين قطعهقطعه كردن سرزمين اسلامى به صورت كشورهاى كوچك و قهراً رقيب، همه براى مبارزه با آن انديشه ريشهكن كننده استعمار يعنى «اتحاد اسلام» بوده و هست.
2-1-1.حاکمان فاسد
یکی از علل و عوامل تفرقه و مانع وحدت اسلامی در جوامع اسلامی وجود حاکمان فاسد و راحت طلب بودند که وحدت اسلامی را مانع ادامه حکومت خویش می دیدند.
سید فرمانراویی افراد گمراه و قدرت طلب بر جامعه مسلمانان را عامل مهم در تفرقه و گسیختگی در امت اسلامی می دانست و معتقد بود:
«اگر وجود امرای گمراه نبودند مسلمانمان شرقی با غربی و شمالی و جنوبی متحد می شدند و یکسره ندای واحدی را سر می دادند». چرا که حکام ستمگر و فاسد برای حفظ و قدرت و منصب خویش به تفرقه و جدایی دامن می زدند.
2-2. استعمار
سید جمال پس از سفر به کشورهای اروپایی و آشنایی با فرهنگ و تمدن غربی و نقشه های آنان برای استعمار، آن را به عنوان مانع جدی بر سر وحدت جامعه اسلامی می دید. او یکی از نخستین کسانی است که راه چاره نابسامانیهای ممالک و کشورهای اسلامی را در اتحاد و همبستگی جهان اسلام در برابر استعمارگران میدانست و در این راه به تلاش و کوشش بسیار دست زد. خود در این باره میفرماید:
سازمان مغز و اندیشه خود را به تشخیص درد اصلی شرق و جستوجوی درمان آن اختصاص دادم. دریافتم که کشندهترین درد شرق، جدایی افراد آن از یکدیگر و پراکندگی اندیشههای آنان و اختلافشان بر سر اتحاد و اتحادشان در اختلاف است. پس در راه وحدت عقیده و بیدار کردن آنان در برابر خطر غربی که ایشان را فراگرفته دست به عمل زدم.
از دید سید استعمار گران با دچار شدن مسمانان به تفرقه وارد سرزمین های اسلامی شدند. سیدجمال دریافته بود که استعمارگران با ایجاد تفرقه در جهان اسلام از راه گسترش ایدئولوژی ناسیونالیزم و ملیگرایی، منافع و اهداف خود را پیش میبرند و در واقع چیرگی استعمار بر مسلمانان به خاطر جنگهای مذهبی، قومی، قبیلگی، فرقهای در جهان اسلام است. آنها با طرح دسیسههایی این تفرقه را تقویت میکردند.
هرایر دکمیجان نیز سید جمال را ضد استعمار و برجسته ترین فرد در جنبش روشنفکری و وحدت اسلامی می داند: «عامل برجسته این جنبش روشنفکری جمال الدین افغانی بود که همبستگی سراسری اسلامی و مقاومت در برابر امپریالیسم اروپایی را از طریق بازگشت به اسلام دارای ویژگیهای علمی جدید تبلیغ می کرد».
سيد جمال مىكوشيد تا مسلمانان را از خطرفساد خارجى استعمار برهاند، او از مشكلات و گرفتاريهاى جامعهمسلمانان اعم از داخلى و خارجى غافل نبود.
وحدت اسلامی و استعمارستیزی یکی از راههای مبارزهي سیدجمال با استعمار، پیشنهاد طرح وحدت اسلامی بود که عملا بهصورت «حزب اتحاد اسلام» درآمد که بعدها در سراسر دنیا گسترش یافت.
2-3. دوری از اسلام و قرآن
به نظر سید، آنچه عیب است از مسلمانی ماست نه از اسلام. علل اساسی تفرقه مسلمانان و انحطاط آنان، دوری از اسلام راستین و قرآن کریم است. وی بر این باور بود که مسلمانان سدههای نخستین، به سبب اعتقاد و عمل به اسلام اصیل، که احکام آن دقیق و اصول آن نیرومند و قواعد آن محکم و دستورهایش همه رموز زندگی فردی و اجتماعی را شامل بود، با هم وحدت داشتند و کشورهای اسلامی در راه نیرومندی و عظمت گام بر میداشتند. فاصله از اسلام و تعالیم حیاتبخش آن، باعث تفرقه آنان شد. از این روی، اگر مسلمانان خواهان مجد و عظمت گذشتهاند، باید به اسلام راستین بازگردند و قرآن را کتاب زندگی بدانند، نه کتاب مقدس و قابل احترام و بیارتباط با زندگی.
اگر ارتباط و پیوند مسلمانان و کشورهای اسلامی قطع شده و در نتیجه از همکاری و تعاون یکدیگر در مصائب و مشکلات بیبهره ماندهاند، به سبب دوری آنان از اسلام است. بالاتر اگر مسلمانان در یک کشور، بلکه یک شهر، با هم رابطه نزدیکی ندارند، به سبب فاصله از اسلام است.
ادامه دارد>>>
روشنگران...
ما را در سایت روشنگران دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rawshangarana بازدید : 120 تاريخ : چهارشنبه 25 آبان 1401 ساعت: 20:46